قبلا خیلی گرم بودم مهربون و باحوصله بودم
الان ی مدته مثلا یکی دوماه دیگ ن حوصله دارم نه دلم میخواد خیلی بغلم کمه ن بوسم کنه مثل قبل لذت میبرم در کل دیگ دلم نمیخواد خیلی نزدیک باشم البته ب غیر از این از خانواده خودمم حتی ی ذره دوری میکنم اصلا حوصله آدمارو ندارم جدیدا امروز داشتم فک میکردم
دیشبم شوهرم میگف جرا اینجوری شدی ی مدته همش دوری میکنی
دلیلی نداره واقعا فقط بیحوصلم روزا صبح بلند میشم ۸ دوباره ۹ ۱۰ تا ظهر میخوابم ب زور پامیشم غذا درست کنم خونرو جمع کنم کلافم دیگ
خودمم خسته شدم چرا اینجوری شدم