چی بگم
حرفاتون منتطقیه
مادرمم دقیقا همینارو میگه
ولی من خیلی میترسم از ازدواج تو این سن
هیچکسو هم ندارم باهاش مشورت کنم
خواستگارمم کم سنه
دوتامون کوچیکم
اما من با این ادم خیلی میتونم پیشرفت کنم
از همه نظر
مادرم میگه با هم خیلی پیشرفت میکنید
خانوادش خیلی خوبن
تک پسره یه خواهر هم داره فقط
نمیدونم واقعا چه تصمیمی بگیرم
بعد از سه ماه تازه اجازه دادم رسمی بیان کرد خواستگاری
همه دوستان و فامیلامونو واسطه کردن
قراره هفته بعد بیان
خیلی ترس دارم