من یه پسر عمو دارم باهاش همسنم، بچگی خونه مامان بزرگم یا اون میومد خونه ما یا من میرفتم خونشون خلاصه همیشه با هم بازی میکردیم، با هم مهد کودک رفتیم، کلاس رفتیم، تو اکثر عکسای بچگیمم کنارمه
حالا شوهرم که عکسامو میبینه یا گاهی صحبت از خاطره های بچگی میشه من پسر عموم از دهنم میپره شوهرم ناراحت میشه قیافه میگیره انتظار داره کلا از مغزم پاک کنم این آدمو
ولی اون برا من مث داداشمه، وقتی یه اتفاقی براس میوفته،عمیقا ناراحت میشم، یا همیشه آرزو میکنم زندگی خوبی داشته باشع
فک نمیکردم احساسم نسبت بهش چیز بدی باشه چون خواهرانه دوسش دارم فقط و فقط،، یا نمیدونم بده؟؟؟؟؟