سه سال رفیق بود ولی توی این سه سال چیزی به دختره نمیگه تا میشنوه دختر رل زده بخاطرش رگ دستشو میزنه بعد رفیقای پسره به دختره میگن بخاطر تو اینکارو کرده ها اونم تو شکه فکرشم نمیکنه بعد خلاصه میفهمخ پسره چه قدر دوسش داشته خودش نمبدونسته به پسره میگه یکم تامل کن من یهو نمیتونم کات کنم بعد هی مگذره پسره اعصابش خورد میشه یه شب بهش میگه اگه با کسی رفیقی بهم بگو ناراحت نمیشم دختره میگه من رفیقی جز تو ندارم بعد پسره میره به یکی دوتا از پسرای پیجش که فالوش دارن پیم میده یکیشون میگه شیش ساله باهاش رفیقم من عاشقشم میخامش خلاصه پسره داغون میشه میره پیوی دختره مینویسه باورم نمیشد بهم دوروغ بگی بعدم میزنه بلاکش میکنه دختره بهش زنگ میزنه میگه قضیه اونجور نیس که تو فکر میکنی پسره ام میگه اگه اینجور نیس پس چرا باید تو اونارو فالو داشته باشی اونام تو رو بعد میگه چه ربطی داره بعد پسره ام میگه اگه برات مهمم کلا همه رو ان فالو کن اونم میگه مگه ما رلیم که اینکارو کنم خلاصه پسره میگه من نمیتونم تامل کنم میرم ولی اینو بدون خیلی دوست دارم دختره ام میگه منم دوست دارم امید وار باش چند سال دیگه مال هم میشیم بعدم تموم میشه به نظرتون این پسر بره پیوی دختره یا نه ایا واقعا دختر حسی بهش داره اصن این دختره بر میگرده چون پسره اصرار میکنه قبل رفتنش میگه بلاکم کن مسدودم کن میگه نه اینکارو نمیکنم