درسته دوست داره خیلیم دوست داره ولی ببین بهت بال پرواز میده آیا یا بال وپرت رو می چینه ببین حمایتت میکنه ببین پشتت درمیاد ببین توروبه اوج میرسونه یافقط قربون صدقه میشه
عزیزم چنتا چیز خواهرانه بهت میگم
یمقدار دنیای ک تصور میکردی با دنیای واقعی اشتباه گرفتی
یعنی هرچی توضیح میدی میبینم همسرت واقعا خیلیییی کم عیب داره خواهرانه بهت میگم الان برو تاپیکارو بخون طرف میگه کارمندم نصف خونه و ماشین با پولای خودم دادم شوهرم هیچی بنامم نکرده تازه بهم میگه مفت خور بعد شوهر شما میگه بزار کف پاتو ببوسم بخاطر شرایط مالی
باور کن طلاق بگیری شاید ی مرد پولدار تر و خوش قیافه تر گیرت بیاد امااااا خیلی مرد کم پیدا میشه اینقدر محبت زبانی داشته باشه و اینقدر قدر شناس باشه
قسمت دوم حرفتون رو قبول دارم ولی اول نه
چون عیب های همسر من رو شما نمیتونی ببینی شما به شخصه محبت زبانی خیلی دوست داری همسر منم بسیار نرم زبون و مهربونه .... اگر چنین آدمی کنار شما باشه انکار بهشت ساخته براتون
ولی کنار من کسی ارزش داره برام که حرف که یبار میکنه رو ده بار ثابت کنه
خیلی شبیه منه شخصیتت.. ومتاسفانه همسرت شبیه همسرمن.. من خیلی منعطف عمل کردم کناراومدم.. بیین مامانش جوری از نمازخون بودن و پاکیزه بودن پسرش حرف میزد.. ولی دروووووغ محضضض... نگم چقدر اذیت شدم و میشم.. ولی دیگه چاره ای ندارم شما اول راهی.. اگه میتونی کاری کنی حتما انجام بده
سلام دوست من اول معذرت میخوام بابت حرفم ولی از حرفای خودت این برداشت رو کردم
که خییییلی لوسی و توقع داری همه در خدمتت باشن
این زندگی که تو داری چه پدر و مادرت چه همسرت آرزوی خییییلیا هست
اون مشکلاتی هم که گفتی به نظرم زیادی بزرگشون کردی
بازم ببخشید اگه ناراحت شدین
ولی بدون هیچ کس کامل و بی عیب نیست
ممنون از نظر دهیتون عزیزم
ولی طی پرسش پاسخ با کاربر ها جواب این شبه رو دادم شاید یکم بد نوشته باشم که غرور بنظر برسه ولی هرگز اینچنین نیست . سو تفاهم شده براتون.
درمورد حرفتون هم من در همه مراحل زندگیم برام مهمه نبود چه کسی بدتر از من هست وضعش مهم بوده که باید عالی باشه همه چی
پس بد بودن زندگی بقیه دلیل نمیشه من فکر کنم زندگی که دارم خوبه ؛ چون فقط خودم می‌دونم این دوسال چه فشاری اومد
بنظرت یه زن باید چقدر فکر و خیال بکنه تا تو سن بیست و دو سالگی طی دوسال عقد موهاش سفید بشه ؛ استرسش تشدید بشه یا هورمون های بهم بریزه؟
نمیدونم
گاهی حس میکنم مشکلات مالی اذیتش کرده به گفته خودش بی پولی اعتماد به نفسش و به کل میگیره خلاقیتشو میگیره ولی آخه این برام قابل قبول نیست دیگه نباید باعث بشه جون و روح طرف برات کم اهمیت بهش که
گاهی فکر میکنم من زیاد قهر کردم خسته شده دلیل قهر هام خودش بود من از قهر خوشم نمیاد اصلا ولی فقط وقتی قهر میکردم کار اشتباهش اصلاح میشد وقتایی دیگه که با محبت و آرامش ناذاحتیمو میگفتم و رفتارم خوب بود انکار درک نمی‌کرد ناراحتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز