من مامانم بعد ۴ ماه اومده بود خونمون ۳ روز بیشتر نمون از وقتی پاشو گذاشته بود خونه همسرم قیافه گرفته بود حالا اون بکنار همیشه همینه.ما قراره دو هفته دیگه بریم شهرستان اول میریم خونه مادرشوهرم بعد خونه مامانم .بعد دخترم برگشت گفت بابا چجوری میریم اینهمه راهو مامانم برگشت گفت خوب مستقیم بیاید خونه ما ایندفعه خسته نشین خونه مامان و مادرشوهرم دو ساعت فاصله داره آقا بهش برخورد دیگه یه قیافه ای چشم غره ای به مامانم رفت پامان من خیلی مظلومه من مطمنم منظوری نداشت فراس که داشت میرفت شوهرم جوابشو نداد و خداحافظی هم نکرد باهاش اصلا دم درم نیومد.بلهاش سرسنگین شدم.الان میخوام راهنمایی کنید ما اگه بریم شهرستان چه رفتاری با مامانش داشته باشم فقط رفتار باسیاست بهم بگید چکا کنم.اینم بگم مامانش همه جیک و پیک زندگیمونو میدونه مطمنم بهش گفته با چشمای خودم دیدم از خوشحالی ننبدونست چکار کنه وقتی میفهمه دعوا کردیم