2777
2789
عنوان

فقط خانمای مذهبی بیایییییین بقیه نیان حوصله ندارم

| مشاهده متن کامل بحث + 735 بازدید | 23 پست

نه گناه نمیکنی

ولی همین میتونه یه نشونه باشه که کم کم بهش علاقه پیداکنی اون وقت زمینه گناه اماده میشه حتی درحدذهنی


پایان آدمیزاد از بی  خداییست نه از دست دادن معشوق  نه رفتن یار و نه تنهایی هیچکدام پایان ادمی نیست تنها بی خداییست  که انسان را تمام میکند.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



همه چیز از همین حرفای روزمره الکی شروع میشه 

اوایل آدم جواب نمیده بعد چند وقت کم کم جوابش میده گاهی هم به یه مسائلی می‌خندن و... 

چون خودم شاغلام و همکار مرد هم قبلا داشتم بهت توصیه میکنم تا حد امکان دور باش و سنگین باش خصوصا محل کار به سرعت نور برای آدم حرف درست میکنن

فقط 16 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

یک بنده ی خدا دستش از دنیا کوتاهه، یک گل صلوات به روحش هدیه کن 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد 🌷

فکر یه روزی به عمل در می‌آید 


سعی کن فکر زیاد نکنی 


خدا رو شکر چون تو روابط با نامحرم همه جوانب رو رعایت می کنم و نگاه نمی کنم ، مگر چیزی رو متوجه نشم، هیچ وقت عذاب وجدان نمی گیرم 

طرف می خواد عاشقم بشه میخواد بدش بیاد ....

من راهمو میرم کاری ندارم



تو هم الکی عذاب وجدان نده به خودت ، راهت درسته ، دیگه فکر و رفتار بقیه دست شما نیست که عذاب وجدان بگیری

 احمق‌ها به همین راحتی اداره می‌شوند  استالین دیکتاتور روسیهً ،خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند. پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی می‌افتد" او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانه‌های گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود می‌کشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب می‌کرد و قدم به قدم همراه او بود!!استالین گفت:مشاهده می‌کنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من می‌آید  احمق‌ها به همین راحتی اداره می‌شوند!
گناه نیستپیش زمینه‌ی گناه میتونه باشهسعی کن زیاد حرف نزنی

میدونه در مورد کار حرف می‌زنیم اون گاهی وقت ها خیلی تعریف میکنه ک خوب انجام دادی من اصلا جوابشو نمیدم ولی تو دلم خوش حال میشم چیکار کنم خب حرف هامون هم در حد سلام و ایناس حتی اخوال پرسی هم نداریم اما اون انگار عادت داره ک تعریف ونه بگه کارت خوب بود اینا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز