عصر حالم خوب بودا، یهو بهم ریختم، درس نمیتونستم بخونم، همون موقع نامزدم زنگم زد، گفتم بهش که یکم حالم خوب نیست چندان، بعدش بلند شدم برا خودم غذا پختم خوردم، دیدم نخیر، من خیلی از لحاظ روحی داغونم انگار ☹️درسم ک نمیییتونم بخونم پیامش دادم، زنگم زد
گفت میای پایین دم خوابگاه برات ی چیزایی گرفتم ازم بگیری؟ و بریم ی دوری بزنیم؟
خیلی خوشحال شدمممم🥹😍
ولی خب حالم در کل یکم گرفتس، ولی تو این حال بدیام، این کارش بهترم کرد خیلی🥺😍