سلام لطفا کمک کنید من یه اشتباه بزرگ کردم من قبلا یه دوست پسری داشتم که خیلی دوسش داشتم اما به دلیلی جدا شدیم بعد سه سال خیلی یهویی دیدمش پسره قبلا همسایه ما بوده منم از اونجا شناختمش اما پسره رفت تهران و من دیگه ندیدمش ولی مامانش اینا هنوز همسایه ما بودن تا اینکه دیدمش تو آسانسور کلی باهام حرف زد گفت دام برات تنگ شده این حرفا بعد که رفتم خونه بهم پیام داد که بیا همو ببینیم منم اوکی دادم ما نزدیک چهار ماه تو رابطه بودیم که متوجه شدم آقا زن داره یه پسر داره اصلا موندم چهار ماه متوجه نشدم کلی ناراحت شدم تا اینکه آقا اومد صحبت کردن منم نمیدونم چرا خام شدم و فقط میخواستم یکم هیجان تو زندگیم داشته باشم و گفتم یه مدت باهاش میمونم بعد به زنش میگم یه مدت باهاش تو رابطه بودم که زنش فهمید و الان نمیدونم چیکار کنم آقا که کلا منو ول کرده رفته دنبال زنش اما من واقعا دوسش دارم تا اینکه آقا با خانم آشتی میکنه من فکر کردم زندگیشون کاملا تموم شد ولی خانمش برگشت و حالا دوباره آقا به من پیام میده منم دوست دارم برگردم نمیدونم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.