2777
2789
عنوان

داستان اسمم رو میخوام بگم

155 بازدید | 21 پست

اسممو میخواستن بزارن زهرا روزی که میخاستن برام شناس نامه بگیرن یه شب قبلش مامانم خواب میبینه یه سیده خیلی بزرگ میگه اسم بچتو بزار لعیا مامانمم ازاونجا که اسم مامان بزرگش بوده لعیا اسم من میزاره لعیا. نمیدونم من لیاقت اسم زهرا نداشتم یا اینقدر خوشبخت بودم اون سیده بزرگ اسمم رو انتخاب کنه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من تا ثانیه نود دعوا بود سرش

هشت ماهگی از مارال تغییر یافت به دیانا😂

"بهبود نیافتم فقط همه چیز را با خوابی آشفته پشت سر گذاشتم!..🖤" نام کاربری من(ویارا) از یک واژه در زبان لری گرفته شده به معنای "به یاد مانده" 🌱

اسمت قشنگه 

مامان منم خواب دیده ولی نزاشته 

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن                                       با مردم بی درد ندانی چه دردیست 🐾                                کاربر مطلق به دونفر هست
هرکسی میخواست حرف خودش رو توانتخاب اسم رو کرسی بشینونه از الکی میگفت خواب دیدم

مامانم خودش زهرارو برام انتخاب میکنه ولی با خوابش دیگه به یاد مامان بزرگش اسممو میزاره

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792