2777
2789

چند روز پیش مامانم گفت که میخواد با چند تا از خانمای اقوامشون بره مشهد بهشون گفتم منم میام همشون گفتن نه تو نباید با ما بیای و ما میخوایم زنونه بریم و بچه هامون و نمیبریم منم دیدم که اینجوری میگن گفتن شاید دوست ندارن اقا تا امروز که فهمیدم همشون دختراشون بردن مامانمم دختر خالمو برده شوهرم راه دور سرکاره رفته بودم پیشش زنگ رو زنگ که بیا خونه برای بابات اشپزی کن و اینجور چیزا منم زودی از پیش شوهرم اومدم خونه بابام اینا ناراحت نیستم که نتونستم برم اصلا میخواستمم شاید نمیتونستم چون خیلی اوضاع مالیم خوب نیست ولی خب وقتی اینجوری بهم گفتن تو با ما نیا و بعدش همشون رفتن ناراحت شدم اصلا شاید نمیرفتمم چون پول ندارم ولی خب نمیدونم چی بگم خیلی دلم شکست حالا نمیدونم چیکار کنم:)


تازه وقتی پیش شوهرم بودم گفتم اره من یه دوروز دیگه میام بهم گفتن خیلی بی خیری و ادم باید خیرش به خانوادش برسه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



کار مامانت درست نیسخیلی مهربانانه بهش بگو مامان جان دل میشکنی و بعد میری پیش آقا؟؟رک و پوست کنده میگ ...

میدونی من دلم برای بابام میسوخت تنها میشد بابام همیشه خیلی به فکرم بوده حتی امروز نزدیک پریودم بود بهش گفتم حالم خوش نیس نزاشت ناهار و شام بپزم از بیرون اورد ظرفارو شست برا بابونه درست کرد حس میکنم بقیه واقعا دوستم ندارن

من اگر جات بودم خیییییلی ناراحت میشدم چون دخترخاله رو‌برده و اینکه پنهان کردن

چی بگم منم خیلی ناراحت شدم ولی دیگه عادت کردم یه تاپیک دیگه زدم برو بخون فک کنم تاپیک چند تا مونده به اخر یاشه در مورد خالم و مامانم

چی بگم منم خیلی ناراحت شدم ولی دیگه عادت کردم یه تاپیک دیگه زدم برو بخون فک کنم تاپیک چند تا مونده ب ...

الان خوندم 

به همسرت چیزی نگو 

و کمی از خانواده ت و مادرت فاصله بگیر تا مدتی ...

میدونی من دلم برای بابام میسوخت تنها میشد بابام همیشه خیلی به فکرم بوده حتی امروز نزدیک پریودم بود ب ...

قربونت ...ولشون کن خودتو ناراحت نکن

خدا ب پدرت عمر دراز و پربرکت بده 

قدرشو بدون

مواظب خودت و سلامتیت باش


2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792