با شوهرم و خواهر زادش رفته بودیم فرش بشوریم تو رودخونه یه خونه خوشگل دیدم گفتم مثل این بذار تو من🥶🥶
یه بار مدرسه نماز جماعت داشتیم حالا مدیره هرکی میدید میگف بیا نماز من از در کلاس اومدم یهوبلند گفت نماز بیا هول شدم گفتم خونه خوندم بعد گف الانم بیابخون گفتم پریودم گف پریودی خونه خوندی گفتم بخدا و.. حالا واقعا بودم گفت بعدش چکت میکنم
سوتی زیاددددد میدم ولی این یکیشه خونه داییم بودیم بجایه اینکه بگم کتری کو با صدای بلنددد گفتم کی..ری کو🙂😂
من نامزد بودم خونه پدر شوهرم اینا بودم نمیتونستم نماز بخونم پدر شوهرمم رو نماز گیر بود الکی رفتم نماز بخونم زیر چادر داشتم بیرونو نگاه میکردم یدفعه با پدرشوهرم چشم تو چشم شدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز