2777
2789
عنوان

عشق بی ارزش

| مشاهده متن کامل بحث + 558 بازدید | 75 پست
من که همه جوره بهش فهموندم دوسش دارم. من اگه می‌فهمیدم کسی خودم رو اینقدر دوست داره هیچوقت ولش نمیکر ...

وقتی به سن من برسی حتی ساعتت رو برای فردا کوک نمیکنی😔

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
اگه ده کیلو عسل رو یهو بریزی تو حلقت خفه میشی ولی اگه هر روز یکمشو تو اب حل کنی و هر روز بخوری ن تنه ...

من فقط یکبار ابراز علاقه کردم؛ اونم بعد دوسال. و فقط حرفه‌ای دلم و حس قلبیم رو بهش گفتم. دیگه نمیدونم آدما از علاقه زیاد و حس پاک زده بشن یا نه. دلم داشت میترکید. 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عشق من نسبت بهش واقعیه. اونو نمیدونم. اما من به خاطرش حاضر بودم هر کار و هر شرطی رو قبول کنم. من واق ...

فرق بین عشق و وابستکی واقعا خیلی سخت قابل تشخیصه! 

من خودم اینو تجربه کردم مث شما، منم حاضر بودم هرکاری کنم و همه شرایطو قبول کنم، ولی ما عاشق تصویر ذهنی خودمون از اون ادم میشیم. 


زندگیم یهو عوض شد، خیلی یهو.😀
فامیل بودیم راهمون دور بود چند بار من بخاطرش این همه راهو رفتم چون از دل و جون خودم بیشتر دوسش داشتم ...

این دختر هم اتفاقا کورد هست و من حاضر بودم یک روز در میان وقتایی که شهرمون نیست برم پیشش

این دختر هم اتفاقا کورد هست و من حاضر بودم یک روز در میان وقتایی که شهرمون نیست برم پیشش

پس جامون عوض شده😔

من کوردم ایشون تهران بودن

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
من اونقدر دوسش دارم که اگه بهم بگن آقا این کلا فلج هست. روی ویلچره. باز هم میگم میخوامش و عین بچه ام ...

درک میکنم ،این حستون ولی بنظر من وابستگیه بیشتر مخصوصا چون گفتین تنهایین .

ای کاش بیشتر میپرسیدین که دلیل نه گفتنش بطور قطع چی بوده ،اخه مشکلات که گذران .

ولی یه سوال ،

دقیقا اون دختر چه ویژگی هایی  داره که شما انقدر بهش علاقمندین ؟ 

لطفا این سوالو جواب بدین ،فک کنم بعدش خودتون میفهمین قضیه از چه قراره ...

و خداوند هرگز تو را رها نکرده است ....

وقتی به سن من برسی حتی ساعتت رو برای فردا کوک نمیکنی😔

من آخرش میرم با مادرش صحبت میکنم. هم حس خودم رو میگم و هم میگم باهام چیکار کرده. زرنگه. جوری رفتار کرده که برگرده بگه نه؛ اینطوری نبود 

من فقط یکبار ابراز علاقه کردم؛ اونم بعد دوسال. و فقط حرفه‌ای دلم و حس قلبیم رو بهش گفتم. دیگه نمیدون ...

خب باز بهش بگید

با قدرت

دخترا عاشق قدرتن 

با صعف و اگه نباشی من میمیرم و اینا نه

از حس حمایتت بگو...اینکه چقد قلبا دوستش داری...اینکه نمیزاری اب تو دلش تکون بخوره..اینکه تا همیشه عین کوه پشتشی

اگه خواست میتونید بیشتر اشنا بشید

ولی اینکه تو روخدا منو تنها نزار من میمیرم من غیر تو وجود ندارم و اینا رو برار کنار

اگه یکبار گفتی فقط بازم بگو چون دخترا معمولا برا اینکه ناز کنن جواب رد میدن

نباز خودتو

قوی باش مردش زندگیش میخوای بشیا

پاشو جمع کن خودتو

من آخرش میرم با مادرش صحبت میکنم. هم حس خودم رو میگم و هم میگم باهام چیکار کرده. زرنگه. جوری رفتار ک ...

میشه اگه یه روز حالتون خوب شد بهم بگید؟.... لطفا

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
فرق بین عشق و وابستکی واقعا خیلی سخت قابل تشخیصه! من خودم اینو تجربه کردم مث شما، منم حاضر بودم هرکا ...

قبول میکنم. ولی من وابسته نیستم. من اونو تو آینده و همه جای زندگیم تصور کرده بودم. چون به خودم ایمان داشتم و دارم. من میگفتم انجامش میدم. و انجامش دادم منتها چیزی بود که دونفری باید جلو میرفت 

پس جامون عوض شده😔من کوردم ایشون تهران بودن

اون عقل نداشت کلا. دختری که عاشق پسر باشه؛ باید قدرش رو دونست. مخصوصا که کورد باشه. هر وقت با کورد ها صحبت میکنم یا مطلبی از اونجا میخوره به گوشم کلا اون یادم میفته.

قبول میکنم. ولی من وابسته نیستم. من اونو تو آینده و همه جای زندگیم تصور کرده بودم. چون به خودم ایمان ...

اره شاید شما درست میگید و ما صرفا مسائلمون شبیه به همه. 

منم اونو تو تک تک لحظاتم تصور میکردم، اما برای من وابستگی بود، به سنو سال هم ربظی نداره، بنظرم ی مدت دور بشید و ذهنتون رو ازاد کنید و برای خودتون وقت بزارید اونوقت مشخص میشه عشق بوده یا وابستکی، برای حال روحی خودتون هم خوبه. ✨

زندگیم یهو عوض شد، خیلی یهو.😀
منم تبریز بودم و اون مهاباد

ما کورد سنندجیم

مردم بوکان و مهاباد یه کم با ما متفاوتن

من بعضی وقتا حس میکنم کورد عراقن 

خلق و خو و خیلی چیزاشون متفاوته

نگران نباش بابت قلب و حس پاکی که داری یکی میاد تو زندگیت که منطقت به قلبت تبریک میگه

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
درک میکنم ،این حستون ولی بنظر من وابستگیه بیشتر مخصوصا چون گفتین تنهایین .ای کاش بیشتر میپرسیدین که ...

اینکه مهربان بود

خانواده خوبی داشت؛ اینکه خانواده اش به دلت بچسبه خودش خیلی خوبه

با وقار بود

متین بود

زیبا بود

ازش انرژی مثبت میگرفتم

آرامش داشت 

محترم بود 

دختر پاکی بود و ....

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ماشین

bhrazad | 10 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز