2777
2789
عنوان

اگ شوهرتون آدم خوبی باشه ولی نخوادت جدا میشی

| مشاهده متن کامل بحث + 1044 بازدید | 69 پست

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خب ی مثلی هس ک میگه دیگی ک برا من نجوشه میخام سر سگ توش بجوشه 

 وقتی خوبه ولی منو نمیخاد چرا باید بمونم 

یکی از مهمترین ویژگی های آدمای   (*  امن *) اینه که دیگران نسبت به کلام و عمل   او  ((* نگران * )) نیستند 

اگه عاشقش باشم

فکرنکنم جدا شم

اصلا تحمل دوری از معشوق روندارم🥲

اگ روحیت قویه میتونی بعدیکسال دوسال طرف رو فراموش کنی

ومیدونی هیچ‌جوره دوست نداره جدا شو

البته قبلش برو پیش مشاور شاید ی رفتار تو باعث شده که ازت دلگیر شه وحس دوست داشتنش از بین برع

ببین دلیلش چیه الکی ک نمیشه بگه نمیخوامت 

اگه واقعا دلیلی نداره ازش میخوام ک خودش درخواست طلاق بده 

هم حق و حقوقم حفظ شه هم یادش باشه اون بوده که زندگی مشترک ترک کرده نه من

از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
کامنت هوشمندانه 👌

⚘🙏

از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨
ببین دلیلش چیه الکی ک نمیشه بگه نمیخوامت اگه واقعا دلیلی نداره ازش میخوام ک خودش درخواست طلاق بده هم ...

منم شرایطم اینطوره بهش گفتم برو خودت درخواست بده حالا که حرف طلاق زدی‌ولی نمیره ‌موندم چ کنم

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792