این ترم سومه که باهاش کلاس دارم شنیده بودم مجرده
دیروز تو مسیر دیدمش من با ماشین بودم سوارش کردم تا یجایی رسوندمش
یکم صحبت کردیم گفتش خوشبحال شما الان میری خونه غذای گرم مامان آماده
منم بی فکررررر پرسیدم مگه شما تنها زندگی میکنین🤕😑 اونم گفتش با دوستم
بعدش خیلی از حرفم خجالت کشیدم چون خودش نگفته بود مجرده ما از رو فضولی میدونستیم🤐