من 1 خواستگار داشتم یه شغل خاص توی وزارت امور خارجه داشت پسر دوست بابام بود ماموریتش همش ژنو بود 4 سال ژنو 2 سال تهران. خیلی همو میخواستیم سره یه داستانی نشد و من 8سال دلم خون بود که خدایا چرااااااااا. و وقتی کثافطهاشو فهمیدم فقط میگم خدایا من چیکار کردم که این آشغالو نصیبم نکردی
از این موارد زیاده بگرد دنبال پسره زندگی کن و اهل . دل خودتون باید خوش باشه گور بابای اسم و مقام
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز