من رفته بودم مولودی مادر شوهرم اول اونجا عاشق من شد
بعد رستورانشون چسبیده به حسینیه بود نگو مادرشوهرش رفته پسرش رو آورده جلو در تا من از حسینیه میام بیرون منو ببینه
بعد یهو دیدم یه پسری با یه خانم میانسال زل زدن به من
بعد یک ساعت بعدش خونمون بودن برای خواستگاری 😂😂
خودش که میگه اونموقع یک دل نه صد دل عاشقت شدم 🤭