ی پسره بود ک تایم طولانی باهاش رفیق بودم و همو میخواستیم ک بنا ب دلایلی خانوادع ها باهم سازش نداشتنو من بیخیالش شدم ولی ته دلم بعنوان کسی ک بهش وابستگی داشتم دوسش دارم
من اینستاگراممو حذف کردم رمزش یادم نیومد
جیمیل من بنام دوس پسر سابقم بود زدم بازگشایی رمز از طریق جیمیل ولی نمیدونم چرا پیج دوس پسرم بالا اومد
از سر کنجکاوی رفتم سر پیاماش دیدم
این پیامایی ک دیدم مال دورانی بود ک با من بود و ب من دروغ میگفته
برای دختر عموش نوشته اونروز دیدمت حالی ب حالی شدم دخترعموش گفته چرا نوشته ب خط چشم و چشمای درشت حساسیت دارم خب 😍این از یدونه پیامش
ی پیامم ب رفیقش داده موقعی ک هنوز با من بود ب دست دختر سابقش گفته دلم برات تنگ شده بریم بیرون دور دور و ال و بل 😂
الانم سعی داره مخ منو بزنه ک از دوبارع برگردم بهش
چی بهش بگم ک واقعن ضایع بشه خودش خجالت بکشه برع
دورانی ک با من بود خیلی اذیتم کرد از اون غیرتی های مریض بود ک همه جوره کنترلم میکرد حالا خودش