من جدا شدم شوهرم ادعا میکرد دوستم داره ولی دنبال هرزگی هم بود بعد جداییم یبار هم با یکی دوست شدم بدون رابطه از اول حرف ازدواج زد و مادرا خبر داشتن ولی دروغ گفت مامانشم اوکی بود با این کاراش و اصلا پسرش سرزنش یا دعوا نمیکرد خودشم همدستش بود
اینو فهمیدم ک ی پسر تا نخاد و عاشق واقعی نشه همه ادعاهاش کشکه بازی درمیاره دروغ و تظاهر میکنه آخرم ول میکنه میره
ببین حتی ب باخبر بودن خانواده ها اعتماد نکن گاهی مادراشون همدست پسره هستن خبر دارن مثلا اول مادره ازمادرم منو خواستگاری کرد بعد ک داشتم با پسرش بیرون میرفتیم آشنا بشیم الکی سرد شد و مثلا زیاد ازم خوشش نمیاد اونم هی میگفت مامانم ب حرف منه و من بخام حرفی نداره آخرم معلم شد شگردشه