2777
2789
والامن قبل ازازدواج خواستگارآنچنانی نداشتم هرچی هم میومدن خیلی داغان بودن بیشتربعدازعقدم خواستگارپید ...

قبلا تو کلاس ادبیات دکتر جعفری نبودی؟

داغان خیلی برام اشنا بود😂

ملیکا،با افتخار شیرازیم🤗
نگو که جر وا جرش نکردی

نه بابا من نبودم خونه 

مامانمم خیلی محترمانه و شیک بیرونش کرده و گفته اگه فکر می‌کنی اینطوریه لطفا پسرتو از جلو در ما جمعش کن هر روز هر روز آویزونه جلو در ما 

من که فهمیدم زنگ زدم به خود پسره هر چی از دهنم دراومد بهش گفتم و کات کردم 

ماجرا برای ۱۱ ۱۲ سال پیشه 


مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ایراد نبود اما یکی از اولین سوال هایی که پرسید این بود که شغل پدرتون چیه؟من دوست دارم پدرخانومم کارمند باشن

من اینجوری😒

شرمندشون شدیم دیگه چون پدر و مادر من هر دو شغل آزاد دارن😂

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم
نه منظورم اینه پسرشونو صاحب شدی یا نه

نه گلم 

مادرش بدجور دلم رو شکست 

گناه من فقط این بود که عاشق شده بودم 

جالبه دو ماه بعد کات کردنم من و مامانم رفته بودیم جمکران اتفاقی اونجا مادره رو دوباره دیدم و اومده بود بغلم میکرد و التماس که تو رو خدا حلالم کن از وقتی تو با پسرم حرف نمی زنی زندگیمون به هم خورده خواهش میکنم بهش زنگ بزن 

می‌گفت قول میدم بیایم خواستگاری و بدون هیچ حرفی هر چی تو بگی همون بشه 

منم گفتم من دیگه به پسر شما علاقه ای ندارم 

ولی مثل سگ دروغ گفتم😔

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792