نامزدم برام یچی میخره مادر شوهرم بدش میاد 😐😑

خدا به دادت برسه ...اوف مال من که از بس فضولی کرد نامزدیم بهم زدم

اگر بتونید خونه ای بگیرید ک دو طبقه باشه خیلی بهتره یکی تون طبقه بالا باشه یکی. پایین چون به هرحال تازه عروس دوماد هستید و نیاز دارید به تنها بودن

بدترین تصمیم زندگی در یک خانه است!!!!

بنظرم زیر بار با هم زندگی کردن نرو

با مادرشوهر بیوه زندگی کنی!

الان داغی نمیدونی چیییی اومد ب سررررت هیییی. داری میری تو باتلاقی که تووووش هنو‌منو نمینشاختی هیییی😵‍💫

بهتر بابا فردا تو زندگی هم میرفتی همبن اش و همین کاسه بود بعد اون موقع با بچه زندگیت خراب میشد بدتر بود

اره میگن از همون اول وزه بازی دراورد گفت نمیام با مادرت ی جا و....

مطمئن باش اختلاف پیش میاد .اصلا این پست منو ذخیره کن یا اسکرین بگیر .

بعد یه چیزی بگما بعدا بگی اصلا بدتره 

الان بگو .

نمیخواد بد بگی از مادرش که 

بگو به خاطر حفظ احترام بینمون میگم 

از مشاوره کمک بگیر

نمیخوام بترسونمت ولی خدا ب دادت برسه

چرا قبول کردی با مادرش یه جا؟؟؟؟

کاملا تابلوئه ترو هووی خودش میبینه حسودیش میشه بهت

مادرشوهر من شوهر داره همینجوره ایقد حرص میخوره شوهرم برا من یچی میخره توقع داره شوهرم عینا برا اونم بخره یا اصلا برا منم نخره🤦🏻‍♀️

توی کارات دخالت میکنه زندگی برات نمیزاره یجوری زیر بار نرو ب یه جا زندگی مشترک

عزيزم ما مادرشوهرمون بيوه نيست ، داستان داريم 

خدا كمكت كنه

سخته

فكر كن شب عقد ، مادر شوهرم به شوهرم ميگفت عشقم ، جيگرم

نه قبلش ، نه بعدش اصلا همچين حرفي نزد

بعدشم مارو تنها نزاشت ، من حسرت خلوت شب عقد موند توي دلم ، با اينكه شوهرم خونه مجردي داشت 

رفت اونجا موند كه ما نريم

خدا خودش نبخشه اگر از قصد اين كار رو كرد 

ببین اولش سخته بود ولی الان دارم نفس میکشم 

تا بستنی خوردن هم که می رفتیم بیرون مادرش سریع زنگ میزد 

کجا رفتی چقدر میبریش بیرون و از ای حرفا

هیچ کس شرایط شما را نمی دونه ولی چیزی که همه ازش مطمئن هستند این هست که زندگی کردن با یک مادرشوهر حسود و شوهری که روی مامانش حساسه مثل زندگی کردن وسط جهنم می مونه . دوست داشتن که دلیل ازدواج نیست چون بعد از چند وقت حس و حالش کم میشه . برو با یک مشاور خوب صحبت کن اونم قبل از اینکه بری تو خونه اونا 

ببین ولی میتونی محترمانه صحبت کنی بگی مادرت خیلی برا من محترم من دوست ندارم با بک جا زندگی کردن خدای نکرده مشکلی پیش بیاد بی احترامی بشه یا حرمتی شکسته بشه چون به هرحال سبک زندگی ها و... متفاوت و اختلاف پیش اومدن عجیب نیست پیشنهادم این که خونه ی دو طبقه بگیریم که مادر هم تنها نباشن و مشکلی هم خدایی نکرده پیش نیاد ببین واکنشش چیه

اگر میبینی حس اینکه شما میخوای پسرش رو ازش بگیری داره ، سعی کن براش هدیه بخری ، بهش محبت کنی ، بذار نامزدت وقت کافی برای مادرش بذاره (دکتر و بردن و آوردن از خونه اقوام و...) و سعی نکن چیزی رو پنهون کنی چون تو یه خونه زندگی میکنید اون متوجه میشه وقتی شما پنهان می‌کنی حس بدی می‌کنه و این اوضاع رو بدتر می‌کنه ، عادی برخورد کن ، بابت تمام خرید و محبت های همسرت سپاسگزار باش و همیشه بدون این پسری که عاشقشی همونی بزرگش کرده که ازش بدت میاد....

در ضمن شاید از خرید مثلا طلای گرون ناراحت نشه ولی از خرید خوراکی و چیزایی که ارزش سرمایه گذاری ندارن بدش بیاد که اکثرا اینطورن.