سرظهر ناهار داشت میخورد،تصویری بودیم ،نمیتونستیم حرف بزنیم،با اشارە گفتم چی داری میخوری؟؟
اونم با دست اشارە میکرد یە چیزیو خورد میکرد مینداخت تو ظرف✊
منم میگفتم آبگوشت خوردی نون توش تیلیت کردی؟؟😂
اونم میگفت نە👐
دوبارە دو ضربەی دست میزد چیزە رو خورد میکرد داخل ظرف✊هی متوجە نشدم😂
آخرش گفت بابااا
کاکل مرغ🐓 واسە خودش گذاشت،دستشو برد پشتش سمت باسن،تخم مرغ🥚 بیارە بیرووون😂😂😂با دوضربە تخم مرغو شکست داخل ظرف،شد نیمروووو🍳😂😂😂
انقدددد بامزە بوددددد خدا😂😂😂