اصلا این چیزا برات مهم نباشه .
اسی قطعا شما خیلی خوبید و محترم ولی شاید زیادی حساسی ن و این باعث شده بقیه نتونن نزدیکتون بشن.ببین (همسر من میگه مامانِ منو خیلی اذیت کردن)حالا اذیت شون چی بوده؟؟؟مادر شوهرم میرفته مدرسه شبانه روزی،جاری ها و برادر شوهرهاش می گفتن چرا میری و...بعدا جاری هاش خودشون هم رفتن مدرسه شبانه روزی و ادامه دادن .این یکیش که خیلی ساده ست.اصلا یه چیزهایی رو بعنوان بدی فامیلهاشون میگن که آدم تعجب میکنه درحالی که منی که از بیرون میبینم خودشون هم رفتارهایی دارن که واقعا بده ولی خودشون اون بدی هارو نمیبینن
عزیزم واقعا بعضیا نافشون رو با بدبختی بریدن..مادر خوده من از اول همش زیر دست و پای پدرم بود از بس کتک میخورد..مادرشوهره هی گوشش رو پر میکرد هنوزم خاطره بد اون روزها تو ذهنمه...ندونسته قضاوت نکن در کل میگم..بخاطر همین خانواده پدری که از اول مادرمو مارو نمیخواستن..خانواده مادری هم هروقت اومدن پیش مادرم فحش کششون کردن سرد شدن..ما بدی نکردیم اتفاقا هم پدر و مادرم هردو دلسوز و کار راه انداز بودن همیشه فقط آدمای ساده و بی زبونین بقیه حقشونوخو دن.
نمونش این که عمم خونه نداشت امد شهر ما شوهرش هل پوچ هم نداشت بابام بشون خونه داد و سرپناه اینا یک سال اونجا بودن رایگان و بعدش رفتن، و ناراحت بودن از اینکه چرا ما بشون غذای رایگان ندادیم!!! اما با این وجود ما باشون رابطمونو قط نکردیم و ادامه دادیم اما اونا قهر کرد حتی تشکر نکردن که بشون سرپناه دادیم این یه نمونه کوچیکشه
من قضاوت نمیکنم دارم چیزی که از خانواده همسرم دیدمو میگم، با هیشکی رفت و آمد ندارن چون خیلی خودخواه و خودشیفته هستن، ادم سمی خودشون هستن ولی بقیه رو بد میدونن، من که از بیرون رابطه فامیلیشون نگاهشون میکنم میفهمم و کاملا حق رو به بقیه میدم که با اینا رفت و آمد نمیکنن
گلم من فقط قصد کمک داشتم چون واقعا تو شرایطش هستم و چون دیدم آدم واقع بینی هستی و از اول گارد نگرفتی و توهین نکردی،خواستم از تجربه م بگم؛اینکه بعضی مواقع خودِ ماهم عیوب و بدی های بزرگی داریم که نمی بینیم و فقط بقیه رو سرزنش میکنیم...
امیدوارم با همسرت خوش باشید و خوشبخت بشی 🌹
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز