2777
2789
عنوان

مادر شوهر بی وجدانم

345 بازدید | 10 پست

مثلا یه مهمونی میخواد بده به شوهرم زنگ‌میزنه میگه شماهم بیا با خانم و بچه هات. میریم جلوی جمع بزرگ و کوچیک باشن فرقی نداره براش با خونسردی تمام باهام احوالپرسی میکنه. باهاش صحبت میکنم خیلی طلبکارانه باهام حرف میزنه انگار باهام دعوا داره. دوباره دفاعیات بعد جاهای دیگه مهمونی های دیگه اینم باشه همینجور. خدا میدونه چقدر دلمو شکوند. توروخدا نیاین الان دعوام کنید. با کفش های من راه نرفتین تا ببینید من چی کشیدم از دست این خانواده ظالم. ممنون میشم نظر خودتونو بگید و اگه دوست داشتین خواهرانه راهنماییم کنید اگه جای من بودین چکار میکردین. 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



آخه کامل تعریف نکردی که چیزی نمی تونیم بگیم که

یه مهمونی میخواد بده قبلش به شوهرم زنگ‌میزنه میگه بیاین. وقتی میریم وارد مجلس میشیم میرم باهاش احوالپرسی کنم چشم و ابرو میاره خیلی کوتاه جواب میده. بی محلی میکنه. باهاش صحبت میکنم با حالت عصبانیت جوابمو میده.  باز می‌شنوم میگه این داره بهم بی احترامی میکنه. باز نمیدونم جایی حرفی چیزی بشه همه طرفدار اینن. البته سمت خودش. طرفای شوهرش هیچکس طرفدارش نیس. همه میگن میشناسیمش. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز