2777
2789

من وخواهر شوهرم تو یه آپارتمان زندگی میکنیم.. مادر شوهرم یه روز که رفتم خونشون جلوی من برداشت به پسرم گفت مادر سگ پدر سگ من هیچی نگفتم ولی دیگه نرفتم اونجا. پدرشوهرمم که یه بار دیوار خونمون نم برداشته بود اومد بهم گفت  شوهرت نیست نمیتونی به من بگی بیام. تو حیوانی باید علف بزارن جلوت بخوری منم خیلی بهم برخورد بهش گفتم حیوان تویی..الان دوماه که قطع ارتباط کردم باهاشون دیروز مادرشوهرم سرزده اومد خونه سلام کرد منم به زور جواب سلامشو دادم به نظر شما باید با این خانواده چطور برخورد کنم چند وقت دیگه وقت عمل پسرم هست حتی نمیخوام برای عیادتش بیان خونم وقتی انقد بهم بی احترامی کردن ...الانم خیلی ناراحتم که چرا باوجود این که بهم بی احترامی وتوهین کردن چرا باز میاد خونه من به نظرتون به شوهرم چطور بگم که ناراحتم ازین وضع که منو درک کنه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


متاسفم تحملش برات سخته ولی سبک اونا اینطوریه و براشون عادیه، شاید همسرت هم به این راحتی درک نکنهنمیت ...

نه همسرم میگه فعلا شرایطشو ندارم ..چند وقته دیگه پسرم باید عمل بشه میدونم برای عیادت میان اما من حتی نمیخوام جواب سلامشون رو بدم یا پذیرایی بکنم از آدمای به این بی شخصیتی ولی از عکس العمل همسرم میترسم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز