2777
2789

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

منم همش استرس و ترس و دلشوره نمیفهمم پس اینایی ک خوشحال و شادن کیان؟؟؟😄😄😄😄

میگم شاید شرایط طرفمون نرمال نیست ما همچینیم،مثلا این ی شغل ثابت نداره،خونه نداره و منو میترسونه

خسته تر از خسته:/

خیلی دلگیره به نظرم 

هم استرس زندگی و مسئولیت 

اینکه بشی زن خونه 

هم جدایی از خانواده 

اولین دلخوشی زندگیم💕مادرم💕پلان اول ؛ دیشب همه چیز به ‹ مو › رسید پلان دوم ؛ صبح معجزه شد و ‹ مو › پاره نشد ± دو ساعت بعد از معجزه ، مامانِ بی‌خبر از اتفاقات اخیر ، برای احوال پرسی زنگ زد و گفت : ‹ دیشب کلی دعات کردم💛'💎 ›دومین دلخوشی زندگیم💕 پدر و برادر جانم 💕 با قلب مهربونشون  و خوبی های بی منت 🌈🦋‌‌ سومین دلخوشی زندگیم اومدن مردی تو زندگیم که منو با تمام بچگیام بزرگ کرد 🌱و کنارش بدون هیچ ترسی خود واقعیمم🙃 .آدم امن زندگی من🫂❤️ می‌گفت هرچقدر دل‌چرکین باشم ازت ولی دوست‌داشتنت هنوزم به دریا وصله.💙 در دل و جان خانه کردی عاقبت ...❤️🌈 خدایا شکرت بابت همه چی 💛💛 
استرس داشتم، شک داشتم و مردد بودم. بعدشم تا چندوقت حالم بد بود، کم کم بهتر شد و الان نمیتونم یه ذره ...

چرا حالت بد بود بعدش؟شرایط همسرت خوب بود؟من کارش و نداشتن خونش نگرانم میکنه

خسته تر از خسته:/

ببین تا قبل اینکه برسیم به محل عقد من به مامانم میگفتم که اصلا مطمعن نیستم 

بعد عقد انگار صد سال بود ازدواج کرده بودم😂همینقدر گرم و خودمونی شدم در حدی که گفتم همین امشب بریم ماه عسل جنوب 

بابام نذاشت گفت چه خبره انقدر اعتماد صد در صدی کردی😬😂

دختری از نژاد آرمَن و زاده خاک‌پاک ایران زمین🌸از پسر خدا براتون نور طلب میکنم.این کاربری سومه و من برای همه احترام قائلم ، من هیچ عقیده ای رو تبلیغ نمیکنم اگر چنین کامنتی از من دیدید حتما گزارش بزنید اما اجازه بدید منم نظرمو بگم و الکی صرفا بخاطر دینم برای من گزارش رد نکنید لطفا لطفا:]💘

چرا حالت بد بود بعدش؟شرایط همسرت خوب بود؟من کارش و نداشتن خونش نگرانم میکنه

شرایطش خوب بود بله.

چون ازدواجم سنتی بود، سنم کم بود ۲۰ سالم بود و قبلش با هیچ پسری ارتباط نداشتم و چشم و گوش بسته بودم. با عقلم انتخابش کرده بودم و عشق و محبت خاصی بهش نداشتم. برام ارتباط گرفتن با جنس مخالف سخت و دوست نداشتنی بود. ولی کم کم بهش علاقمند شدم و درست شدم

فقط 20 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
حسین جان❤️سلام من بر تو باد در تک تک روزهایی که جهان هست،ماه و خورشید هست،آسمان هست،...امااااا من نیستم
ببین تا قبل اینکه برسیم به محل عقد من به مامانم میگفتم که اصلا مطمعن نیستم بعد عقد انگار صد سال بود ...

شرایط همسرت خوب بود؟چرا دو دل بودی؟این خونه نداره شغلشم آزاد برای همین نگرانم

خسته تر از خسته:/
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز