من قبلنا( وقتی سنم کمتر بود مثلا تا سن ۲۱ اینا ، ابان ۲۶سالمه ، هروقت نگاه میکردم به پدرم ، کیف میکردم، خداروشکر میکردم ، میگفتم وای چه بابای مهربونی دارم )
گذشت و یسری اتفاقا افتاد که پدرم طرف فامیلا( خواهر و برادرشو) گرفت ، اونم خواهرا و برادرایی که اصن محلش نمیدن( از بس خودشو پیششون کوچیک کرده) همیهش از صدتا دشمن براش بدتر بودن
با این حال تو خونمون بحثی بشه ک من از رفتار پدرم بت فامیلاش انتقاد کنم یه طوری طرف اونارو میگیره انگار من دشمن خونیشم 🥲😥
خیلیییی ناراحتم کرده همش چسبیده به اونا
اونایی که فقط براش ضرر مالی داشتن
بدجور از چشمم افتاده راستش
تو خونه اصن دلم نمیخواد باهاش همکلام بشم
کینه گرفتم ازش
اونم بد کرد
نطر شما چیه