ازنظر قيافه و خانواده وشغل عاليم خواستگار هم زياددارم ولي اوني كه ميخوام نيست به جز اين اخري كه اومدن خونمون خيلييي خوب بودن خانوادش خيلي پسنديدن باپسره صحبت كردم خيلي پسنديدولي الان فكرميكنم خيلي اون لحظه احساس غرور كردم و سختگيري هاي بي مورد داشتم بازم پسره خوب برخورد كرد ولي ديگه پيگيرنشدن الان ٤٠روز گذشته داغونم داغووون اين همه دعاكردم براي همسرخوب وخدابهم داد ولي من اشتباه كردم خيلي ازخداخواستم يك فرصت ديگه بهم بده حالم واقعا بده ادميم كه دلم نميخواد خانوادم ناراحت بشن جلوشون خندون وشادم ولي شبي نيست اشك نريزم نذر ١٢٤٠٠٠صلوات كردم خيلي دلم روشن بود ولي الان ٤٠٠٠صلوات مونده تمام بشه و اضطراب بدي گرفتم حافظ ميگيرم مياد خبرخوشي كه منتظرشي ميرسه ولي گاهي ته دلم خالي ميشه يعني خدا منو ميبخشه يعني خدا جبران خطاي منو ميكنه خيلي ازحضرت زهرا حضرت علي اصغر حضرت رقيه ازته دل خواستم واقعا مضطرشدم بگيد چيكاركنم خيلي كمك ميخوام