من چند بار تو تاپیکام گفتم شوهر فقط تو خونه میگ وزه
فقط صدا داشته باش من اصلا دعواش نمیکنم
ولی بوی بسیار بدی تو‌خونمون میپیچه خیلی آت آشغال میخوره ب خاطر اون
اومدیم خونه مادرشوهرم نمیدونم چی شد منو عصبانی کرد منم گفتم از دستت دیگ خستم همش تو خونه می گو زی
دیگ از بو کشیدن خسته شدم از اسپری زدن خسته شدم
مادرشوهرم برگشته میگ من الان چیکار کنم ک و نشو بدوزم ک نگ و زه
گفتم وااا تربیت بده بهش بگو‌نکن کار خوبی نیس برگشته میگ خودت بگو نکن
منم گفتم چند سال میگم ولی دیگ ب ته خط رسونده منو
گفتم ی بار دیگ بگوزی تو خونه زنگ میزنم مامان و بابام
شوهرم برگشته میگ ب هیچکس گوه خ وریش نیومده ربطی نداره من چیکار میکنم تو خونم
بعد از خیلی جرو بحث
سفره باز شد ک غذا بخوریم
گفتم این تیک کوبیده سوخته شوهرم برگشته میگ هر
گ و هی هس بخورش
انقد ناراحت شدم از حرصم ندونستم چجوری غذارو خوردم
مرد بیشع ور بی تربیت بی فرهنگ از خدا میخوام از ته دلت ب خاطر همین کارات توهینات زمین گیر بشی
