2777
2789
عنوان

بچه ها کمکم میکنین

97 بازدید | 23 پست

چندوقته دارم با یکی صحبت میکنم بعد پسره چند بار گفته که بیا خونمون واسم غذا درست کن،ولی من نمیخوام برم،پسره  گفت  که واقعا درمورد من چب فکر میکنی؟من سنی ازم گذشته ،بعدش گفته که اگه دو نفر بخوان یه کاری کنن تو ماشین هم میکنن تو جنگل هم میکنن،من واقعا قصد هیچ کاری رو ندارم،نظرتون چیه؟الان ۲ماهه که باهاش دارم صحبت میکنم و تا الان هم از نزدیک همدیگه رو ندیدیم،بنظرتون چکار کنم،من خودم میگم یکم صبر کنم ببینم که چی میشه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من از خود پسر شنیدم میگفت که اینا همش بهانه اس و وقتی میگن بیا خونمون هدفشون یه چیز دیگسحالا مگر این ...

نه بابا من اصلااا نمیخوام برم

میخوام باهاش کات کنم اما نمیدونم چجوری😐،پشیمونم از اینکه فالوش کردم از روز اول

نه بابا من اصلااا نمیخوام برممیخوام باهاش کات کنم اما نمیدونم چجوری😐،پشیمونم از اینکه فالوش کردم از ...

بهتر از اینه که ادامه بدین و وابسته شید بیشتر ، اونطوری همه چی سخت تر میشه

اگه قصدت جدیه واقعا کات کن زودتر

بگو موضوع اعتماد هست، بعد از دوماه آشنایی حق بده و عقلانی هست که اعتماد نداشته باشم، اگه اعتماد کنم و بیام باید ازم ناراحت بشی.

وقتی میتونیم بیرون وقت بگذرونیم چه لزومی داره بریم خونه.

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز