اگر میخواهید راهنمایی کنید خوشحال میشم
اینجا فعل منفی آوردن ممنوعه
اگه میخوای بگی نمیشه لطفا نگو برو
تو این سی سال زندگی فهمیدم راه نجاتم فقط درس خوندنه
سال کنکورم نامزد کردم و موقع اعلام نتایج ازدواج
میدونم بزرگترین اشتباهه زندگبم بود ولی دیگه کار از کار گذشت
همون سال اول دوتا پسرام به دنیا اومدن (دوقلو)
الان سی سالمه ده سال به هر دری زدم نشد
کنکور دادم شکست خوردم
دانشگاه رفتم رشتم چرت بود انصراف دادم
از طرفی مسئولیت دوتا بچه بدون هیچ حمابت گری و یه شوهر خسیس
بخوام ناله کنم باید کتاب بنویسم
ولی هر چی بود میخوام این بار بلند شم
شاید خیلی دیر شده ولی میخوام بشه
از بچه ها کنکوری خجالت میکشم
کم کم ده سال ازشون بزرگترم
نه امکانات دارم و نه کتاب
از طرفی امسال بیمارم یه بیماری سخت (به هیچ وجه در این مورد ازم سوال نکنید)
ایندفعه بدتر شوهرم پشتن و خالی کرد
این بار اگه پاش بیفته به خاطر درسم ازش جدا میشم
ده سال از بهترین سالهای عمرم و با هر بدبختی ساختم تا بچه هام بی مادر نشن ولی ...
نشد
فک کنم به اندازه کافی فداکاری کردم
اگه برم شاید بچه هام ده سال بعد مادر بهتری داشته باشن....
من باید تلاش کنم خیلی
من باید خیلی تلاش کنم خیلی