الان من دوستم همراه مادرش بود تو بیمارستان و با یک نفری اونجا آشنا شد و ازدواج کرد که اولش هیچی نداشت الان تو دبی رستوران داره چند تا ساختمان پزشکان داره تو مرکز،شهر و اصلا من اسم ماشینشو نمیدونم
منمعینچی درس خواندمتا سی سالگی خوشگل هم بودم آخرش با یو کارمند ازدواج کروم آدم خوبیه ولی بخور نمیر
تا بخوای از اینمثالها هست
ته همه جی برمیگرده به شانس