بعد این همه وقت شهر را بازسازی نکردن؟ شما خرمشهرید؟
عزیزم خونه بازسازی نشده هم هست.شاید صاحباشون شهید شدن یا رفتن موقع جنگ .خونه ها دست نخورده باقی موندن برام جالب و ناراحت کننده بود یه خونه دیدم خرمشهر رو تمام در و دیوارش رد گلوله بود
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
آره بچه ها که میبینن میگن چرا با عراق دوست شدیم بریم باهاشون بجنگیم😐
وای میدونی از چی میسوزم بخدا ما رفتیم مشهد قشنگ عراقیا رو حلوا حلوا میکردن بعد تا به ما میرسیدن عرب عرب میکردم به یکیشون گفتم ما عرب هم وطنیم شما از وجودمون ناراحتی ولی از عراقیا ناراحت نیستی میگه اونا فلوس میارن (پول) بغالی سرکوچه خونه مادرم بود یه پیرمرد که خودش داشت شاگردی یه افغانی رو میکرد هر وقت میرفتم خرید میگفت عربا موندگار شدن خونه مادرم مشهده
چون کیمیا و باباش کلن جنگ و انقلابو یه تنه اوکی کردن
چون نویسنده اوسکول بوده
چون فرخ و زنش و بچه هاش آدمای به شدت فضوا ،دخالتگر بودن بعد چندین سالم که اونا خوش و خرم شدن ولی آرش بدبخت و زمین گیر
سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
خانما خرمشهر خیلی بازسازی شده ساختمان های ب روز وقشنگ ولی تک وتوک مونده اونم خیلی کم معمولا خونه هایی که ازاون زمان بی صاحب موندن بقیه تصرفش کردن و ابادش کردن خیلی باصفا وصمیمی من ۸ ماه اونجا زندگی کردم