اره خالم میخواست بره دانشگاه دقیقا همون موقع شوهرکرد ول کرد این چیزارو منم سرزنشش کردم (فاصله سنیمون کمه 4سال)نوبت به خودمم رسید سفت و سخت دنبال کنکور بودم اما افسردگی گرفتم گند زدم رفتم دانشگاه غیر انتفاعی بعدم به شدددت عاشق شدم به خاطر شوهرم رفتم یه شهر دیگه دانشگامم رو هوا موند
نمیگم اتفاق بدی افتاده و بد سرم اومده نه اتفاقا خیلیم خوشبختم و راضی اما سرزنشم بی مورد بود