میتونی
مادر شوهر من ک جوون هست
ولی چون سر زایمان من برام کاچی نپخت بعد ک‌چشم هاش عمل کرد همه بچه هاش نگه داشتنش غیر من
هرچی شوهرم گفت نگه دار یک روز گفتم نه
مادرت اومد خونه من سر زد رفت منم رفتم سر زدم اومدم
بعد بهم جلو شوهرم گله کرد منم گفتم جواب سلام از قدیم چی بوده علیک
تو برای من کار نکردی منم برای شما
دیگه گله تون چیه
حتی برای من یک آب میوه نخرید منم رفتم ملاقاتش دست خالی رفتم
من اگه نمیخوام فراموش کنم چون ب مادرم بی احترامی کرد و از خونم کردش بیرون و ب پدرم ک فوت شده توهین کرد
ولی از خدا میخوام ک دل شما رو با مادرهمسرتون صاف کنه و ب جای کینه و کدورت عشق و محبت بکاره تو دلتونـ
اگه کارای خوب در حقت کرده ب همونا فکر کن
میخوای خوبی کنی میدونم ولی خوبیت میشه وظیفه و مسئولیت
الزایمر بیماری نیست که کنترل شه
رفته رفته حتی قادر به کنترل دستشویی هم نیست باید زیرشو تمیز کنی
ما داشتیم میدونیم چجوری میشه !!
اگه نمیتونی مسئولیت قبول کنی از الان حدو حدود مشخص کن
با خواهر برادر همسرت برنامه ریزی کنین هفته ای یه شب خونه یکی بمونه
حتما خودش هم خونه زندگی داره دیگه
باقی شب ها هم نوبتی یکی بره پیشش بمونه
اگر هم شرایط نگهداری سخت شد پرستار بگیرید روزی چند ساعت بیاد مراقبت کنه
اگه از الان دلت بسوزه و قبول کنی همه مسئولیت هارو میریزن سرت و اگه روزی خار بره دستش همه رو از چشم شما میبینت و طلبکارم میشن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز