نه اصلا ب خودم اومدم دیدم تکرار نمیکنه دیگه
بعد بدون تمرین جملات جدید می‌گفت ک ذوق میکردم
درکش پایین بود
بهتر شد
هنوز ب هم سن های خودش نرسیده ولی خیلی بهتر شده شاید یک سال دیرتر بزارم بره مدرسه تا جبران بشه و اذیت نشه
من ی جا بردمش البته گفتار درمان و اینا نبود بیشتر ی مرکزی بود ک تمرکز رو میبرد بالا حالت بازی درمانی گفت من اظطراب میبینم تو بچه دیگ نبردمش گفتم اول ببرم پیش پزشک؛درک دخترتون چطور بود تو سن ۴ سالگی؟
پسرها دیرتر صحبت میکنن
باهاش خیلی صحبت کنید خوب میشه
نه اینا رو میدونه؛مثلا من تو اتاق باشم ازش بپرسم داری چیکار میکنی میگ مثلا ببعی میبینم (برنامه کودک)یا مثلا نمک پر میکنم منظور نمکدون هست یا سر شب تفنگش رو داداشش شکسته بود دیدش با حالت ناراحتی اومد گفت شکسته باید بریم فلان مغازه تفنگ بخریم
پسر منم قبلا یادمه تک کلمه تکرار میکرد بعد ک جملاتی ک میگفتیم رو عینن تکرار میکرد ولی از وقتی ک جملاتش بیشتر شده خیلی وقتا با فعل خودش تکرار میکنه مثلا میگم اب میخای میگه اره میخواستم اب؛ فعل ها رو کلا اول جمله اش استفاده میکنه ولی میبینی من با یکی دیگ دارم صحبت میکنم اینم ی حرف از جملم میگیره تکرار میکنه؛مثلا بهش میگم اول برو جیشت رو بکن بعد بیا میگ اول ولی اگ بگم برو جیش بکن هیچی نمیگه میره انجام میده یا میگ ندارم
