خیلی خستم دلم میخواد برم یه جای خلوت جیغغغغغ بزنم خدا لعنتش کنه تا همین چند وقت پیش نون شب نداشتیم اوضاع زیر صفر و همش قرض میکردم بعد چند روزیه میره سرکار به جای اینکه بدهیش بده یاخوراک خوب برا بچه بخره رفته 3و پونصد برا خودش نیم بوت و کاپشن و پافر خریده درحالی که من شلوارام میدوزم میپوشم وقتی هم بهش میگم میگه اووو تو فقط اهل کندنی حالم ازش به هم میخوره اشغال بچه ها میگن میوه میخوایم میگه واجب نیست خیلی خستم کرده همش همینجوریه وقتی نداره از گشنگی میمیریم مجبوریم تحمل کنیم وقتی هم داره اندازه بخور نمیر میاره و فقط به خودش میرسه به من که میرسه یا نداره یا پلش نمیاد خرج کنه بخدا قسم یه لباس ابرومندانه ندارم حتی خونگی همش رنگ و رو رفته دمپاییم بزور باهاش راه نیرم یه کفش درست حسابی ندارم از دعوا و بحث و همه جی خسته شدم هیچ جوره بهم توجه نمیکنه به هیچکدوم از خواسته هام کاش بابام ادم بود میتونستم یه مدت برم از این خرابشده بلکه ادم بشه
جدا شو مستقل شو روانی میشی تو این زندگی
شوهرا همش آشغالن آشغال
بمیرم برات اسی خیلی ناراحت شدم بعد حالا من غمیگین بودم بخاطر قدم خیلی دلم گرفت...
ولی تو خیلی سخت میگذره برات امیدوارم همه چی درست بشه...
لبت همیشه خندون باشه❤
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز