2777
2789
عنوان

دلم نمیخواد دیگه برم خونه مادرشوهرم 😶

| مشاهده متن کامل بحث + 261 بازدید | 27 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


سبک زندگی آدما متفاوته دیگه خیلیا با اینکه وضع خوبی دارن اهل بریز و بپاش نیستن و دستشون به زیاد نمیر ...

اخه ادم از بچه خودش دریغ نمیکنه . کلا دوتا بچه ن خواهرشوهرم ک مجرده منم یدونه عروس باز اگ پر جمعیت بودن ادم درک میکرد 

دیگه ماهی یبار میریم اونجا نمیگم سه مدل غذا بزاره جلوم ولی ارزش قائل شه یه غذای خوب بزاره نه ک کم بزاری ب هیچکی نرسه

تو قَرارهِ مَنی و مَن بی قَرارهِ تو 🤍

پدر شوهر من زنش مرده و همین یه بچه رو دارن تا حالا حتی یکبار هم منو دعوت نکرده همیشه یا من دعوت میکنم یا غذا میدم ببره شوهرم می‌دونم مرد تنهاس و سن بالا و نمیتونه و اینا انتظاری ندارم ولی از یه چیزی دلم میگیره حتی تو نامزدی یکبار منم پاگشا بیرونم دعوت نکردن زن نداره عقلم نداره؟من از ۷تا ۳ هرروز سرکار میرم و واقعا خسته میشم قبلاً کارم سبک تر بود هفته ای یکبار دعوت میکردم و دو سه بار در هفته هم غذا می‌فرستادم ولی الان سه چهار ماهی یکبار دعوت میکنم و شوهرم معترضه برام مهم نیست چون احترامی ندیدم که بخوام جبران کنم از طرفی توان بدنی و روحی دیگه ندارم

خودمم دو سالی میشه نرفتم خونش

بعضیا کلا اینجوری تربیت شدن از بچگی و شرایط زندگیشون اینه

مثلا دیشب خونه خواهرم بودیم تو راه برگشت شوهرم گفت خواهرت خیلی احترام میزاره خیلی تدارک خوبی میبینه 

حتی مردا هم براشون مهمه 

تو قَرارهِ مَنی و مَن بی قَرارهِ تو 🤍
چرا ناراحت میشی خوب اون مادرهمسرتونه شاید شوهرش منت میذاره سرش یه لقمست دورهم بخورید خوش باشید

بحث ناراحتی نیس بحث احترامه مثلا ما اخرین بار رفتیم قبل ما زن داداشش اونجا بود بلند شده بوده کیک پخته بود ولی تا ما رفتیم میزی ک روش خوراکی بود کلا جمع کردن 

من کلا شکمو نیستم ولی بهم برمیخوره خب 

تو قَرارهِ مَنی و مَن بی قَرارهِ تو 🤍
اخه ادم از بچه خودش دریغ نمیکنه . کلا دوتا بچه ن خواهرشوهرم ک مجرده منم یدونه عروس باز اگ پر جمعیت ب ...

چی بگم‌والا رفتارها متفاوته من این چیزا رو ارزش قائل شدن نمیدونم وقتیم میرم خونه مادرشوهرم احساس مهمان بودن ندارم و خودم اونجا آشپزی میکنم خرید میکنم تمیزکاری میکنم اونجا رو خونه خودم میدونم اوناهم میان خونم خیلی راحتن انگار خونه خودشونه کلا اهل تعارف و تدارک با هم نیستیم مثلا هربار برم میپرسن هوس چی کردی برات درست کنیم یا خودم میگم مثلا فلان غذاتونو هوس کردم و دلم میخواد کلا راحتم

فقط 5 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
پدر شوهر من زنش مرده و همین یه بچه رو دارن تا حالا حتی یکبار هم منو دعوت نکرده همیشه یا من دعوت میکن ...

همین دیگه میتونه حداقل ماهی یبار دوماه یبار بچشو با زنشو ببره بیرون مگه چقد میشه ! نمیخوان ک بکنن 

پدر شوهرم ک پذیرایی کردنش عاااااالی😏

اخرین بار ک رفتم خونش چند ماه پیش جمعه بود ظهر . شوهرم رفته جوجه خریده 🙂 بعد مهمون دیگه ام داشتن ب جز ما ( خواهر زنش ) اومدیم سر سفره باباش ب زنش گفت برنج درست نکردی؟ گفت نه از دیشب مونده یکم گرم میکنم همونو بخوریم . بعد ب محض اینکه بعدازظهرش ما رفتیم دیدم استوری گذاشته زنش از مرغ شکم پر ک برای خواهرش اینا درست کرده بود 😂 دیگه از اون روز ب بعد بخاطر این موضوع و چیزای دیگه نرفتم  خونش

تو قَرارهِ مَنی و مَن بی قَرارهِ تو 🤍
چی بگم‌والا رفتارها متفاوته من این چیزا رو ارزش قائل شدن نمیدونم وقتیم میرم خونه مادرشوهرم احساس مهم ...

منم خونش غذا درست کردممممم اونم زیاااااد ولی واقعا درک نمیکنم سبکشو

تو قَرارهِ مَنی و مَن بی قَرارهِ تو 🤍
حق داری .شاید خیلی باهاتون احساس راحتی میکنه

اصلا راحت نیستیم باهم ب هیج وجهه 

ببین اگه هر هفته پای سفره شون بودیم ی چیزی ولی خونه پدرشوهرم هر ۴ ، ۵ ماه یبار میرفتیم

تو قَرارهِ مَنی و مَن بی قَرارهِ تو 🤍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  4 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  5 ساعت پیش