عزمزمه تو دیگ زیادی جدی گرفتی زندگیو اتفاقا شوهر خالم عاشق بچه هاشه اون کسی بود ک تا ۳ سال پیش هیج جا بند نمیشد یعنی کار نمی‌کرد الان بعد دنیا اومدن بچش تو شهر غریب با خانوادش رفته تا کار کنه تا آینده بچه هاش خوب باشه من میدونم ک فقط ب امید دیدن بچه هاش غروب میاد خونش فکر میکنم افسرده شدی حداقل تو میتونی با تخمک اهدایی بچه داد بشی اون بدبختی ک اصلا نمیشه و بازم امید داره چی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز