شوهر من براش کار جور کرده معرفیش کرد حالا به راه خونش دوره
یعنی از روزی ک رفته سر کار هر اتفاقی براش بیفته زنگمیزنه به شوهر من خاله میکنه یه بار میگه راهم دوره یه بار میگه صاحبکارمبا من اینطور رفتار کرد یه بار میگه صاحبکارم به من دستور داد کفت این مارو بکن من حالم بد شد یعنی سرویس شده شوهرم
حالا میبینم شوهرم میگه من ذهنم درگیر خواهرمه ماشین نداره و مشکل داره سر کارش
روی شوهر منتاثیر گذاشته حرفاش و شوهر من درگیرشه نگرانشه
همش زنگمیزنه ناله میکنه ها