دعوامون شد شدید گفتم بچه رو نمیخوای بندازم گفت به تخمم کاری نکن پاشم یه لگد بزنم روش بره اون دنیا
منم الکی پاشدم وانمود کردم زعفران خوردم باور کرد ولی عین خیالش نیست گفت بچه که مهم نیست خودت درد میکشی بازم به تخمم
بچه دارم میمیرم انقد گریه کردم بچه اولمه بمیرم براش 😭
چرا با بچه همدیگه رو تحدید میکنید 🥲
چقدر احمقه اون هی میگه ب تخمم تو نگاش میکنی بزن همون تخمی که مایه میزاره رو بترکون اه 😐
آه آه چقدر بچگانه سعی کن از راه دیگر وارد بشی
وای یعنی چی😐
حتما ناراحته اینجوری گفته تو دعوا همه همه چیز میگن
وقتی زندگیتون اینقدر داغونه چرا جلوگیری نمیکنی
اخه اینم شد زندگی
اگه الان وضعیت اینه بچه بیاد که اذیت میشه😑
عصبی بوده یچیزی گفته
چی بگم آخه چرا وقتی از لحاظ عقلی به بلوغ نرسیدید تصمیم به بچه دارشدن می‌گیرید
چرا با این اخلاقش حامله شدی🫤
این بچه بازیا چیه بزرگ بشین بعد ازدواج کنین دیگه اح
حیف اون بچه که این پدرش باشه
چرا پای بچه رو کشیدی وسط !!!!! اون بیگناه رو از چشم می‌ندازی
