هزار بارم باش هر سه رو انتخاب میکنم پدرم یه قهرمان جونمم واسش میدم ،
بااین خونواده ایی که داری برگرد سر زندگیت با شوهرت دوست شو به زبونش بگیر یه کلام خرش کن تامام
نصف بزرگای شهر اومدن وساطت بابام میگه تا نیاد بگه غلط کردم ک بت بی احترامی کردم نمیزارم دختر برگرده هر دقیقه ام یه شرط عجیب میزاره اونم مدام داداشاش بابام و تهدید میکنن ک بخوای زندگی اینارو ازهم بپاشی فلانتون میکنیم و ..
عزیزم خوبی غزاله چقد خوشحال میشم میبینمت اره همه همینو میگن مدام خاله هام میگن چقد پوستت کلفته مگه تو ک اینهمه تونستی دووم بیاری تو خونه پدرت مث دیوونه خونه اس واقعا خاک برسرم توکوچه باید میموندم ولی برنمیگشتم ب جهنم
میخوام برگردم هرشبم با خانوادم دعوا میکنم ک میخوام برم بابامم باپسربزرگم خیلی ناسازگاره مادرمم تحملشونو نداره توقعی ام ندارم بلاخره دوتابچه کوچیکن و گریه و اذیت دارن ... ولی بابام میگه برم بگم بیان التماسشون کنم بیان دنبالت؟ درحالی ک وقتی میان نمیزاره من خودمو نشون بدم میبره خونه خودش ... بی احترامی میکنه ک برن دیگه نیان ازطرفی شوهرم حکم ازدواج مجدد گرفته و از این شهر رفته مغازه هاشم گذاشتن واسه فروش کارواش و لوازم ماشین و ...
بابامم میگه اگه برگشتی و منو ضایع کردی شیش ماه زندانش میکنم بخاطر توهینش ک اومدم خونه و ۸۰ تومن جریمه هم باید بدید وقتی افتاد زندان دیگه راهت نمیدم اینجا
واست آرزوی آرامش و خوشبختی میکنم 🌺
بابات ازکسی حرف شنوی نداره دوستی برادری
سلام غزل عزیز خوبی؟پسرای گلت خوبن؟خب پس به پدرت بگو حالا که نمیزاره بری حداقل یه خونه براتون بگیره با امکانات که هم پدرو مادرت راحت باشن هم بچه هات آرامش داشته باشن.قرار نیست با خودخواهیاش بچه هات آسیب ببینن.الان خودت رو ببین بعد اینهمه سال چقدر از دستشون اسیب دیدی پس مطمئن باش بدترش رو بچه هات تجربه میکنن.تازه شما که بچه خودشون بودیدآزارتون دادن وای به حال بچه های شما.خلاصه بازبون خوش اگر میتونی پدرت رو راضی کن که اگر دوباره اومدن دنبالتون بزاره که برید.درضمن باز هم میگم اگر برگشتی انتظار یه همسر خوب رو از شوهرت نداشته باش.تو فقط یه جای امن وآروم وهمینطور خرج ومخارج خودت وبچه هات تامین باشن کافیه تا ان شالله بچه هات بزرگ بشن واز آب وگل دربیان.
