خانما من الان ۱ساله ازدواج کردم خداوکیل همسرم رفیق باز اصلا نیست خونه چندتا رفیقاشم رفتیم با هم بودیم و منم با خانوماشون آشنا شدم و خوب بودن،همسرم یه پسر دایی داره که خیلی دوستش داره اما خوب زنش طلاق گرفته، دختر بازه ،مواد میفروشه .ولی خوب همسرم پسر داییشو دوست داره ،از عروسیمونم به اینور بهش گفتم تا جایی که می‌تونه رفت و امد باهاش نکنه من دوست ندارم قبول کرد بنده خدا،امروز گفت دلم برای پسر داییم تنگ شده میتونم برم ،بهش گفتم بره دلم نیومده بالاخره مردم به تنهایی نیاز داره همش در خدمت من و خانوادمه ،به نظرتون کار درستی کردم؟اخه همسرم خودش ادمه خوبیه میگم پسرداییش از راه بدرش نکنه؟البته ببخشید قضاوتم نکنید حساسیت زنانس دیگه🤭
خوب کردی
بچس مگه
عزیزم درکت میکنم 🤗
اره کار خوبی کردی ولی خیلی نذار دیگه بره پیشش
نزار بره مواد فروش یهو معتادش نکنه نهایت دلش تنگ شد بزنگه بهش
منم دوس ندارم با ادمای اینجوری بگردم یا همسرم بگرده
من بودم اجازه نمیدادم
اشکال نداره
این سریال مسافران را می‌بینی
مردها میرن صفا سیتی
آقایون گاهی احتیاج دارن برن با هم تعریف کنند. جوجه بزنند...
اینکه مواد فروش ایناست خوب نیست. یار بد بدار بود از مار بد
حالا میگی شوهرت خوبه این همه وقته میشناستش و تاثیر نگرفته شاید چیزی نشه
اجازه بده گاهی با دوستاش تنها باشه، اما نه با آدم دخترباز و موادفروش
خیلی به خدمتکار ۲۴ ساعته نیاز دارید که امر کنید بهش صبر کنید چندسال دیگه رباتایی با شکل انسان ساخته میشه
بنده خدا شوهرتون نه بچست و نه سرباز شما
همسرین شریکین در زندگی و رابطه و...
کسی نباید به کسی چیزی بگه
درس ادم تانخادکسی بزور نمتونه وادار ب انجام کاری بکنتش اما خب بالاخره تاثیر میزاره
نه عزیزم به یک جلسه از راه بدر نمیشه
بهت حق میدم که حساس باشی ولی نگران نباش اگه میخواست از راه به درش کنه تا الان شده بود
اخه از بچگی باهم بزرگ شدن اون راه خودشو رفته شوهرمم راه خودشو میدونی مرده دیگه داییش با شغل همسرم یه رابطه ای داره بهش گفته مجزد بودی خوب میومدی سر میزدی نکنه زنت نمیزاره ،هذچی باشه مزده غرورش خورد میشه حرف میندازن پشت سرش حالا اینسری رفت بعد یه سال
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز