میخام دلم سبک شه تو رو خدا کسایی ک میخان نمکبپاشن حرف نزنند
من ۲۶ سالگی ازدواج کردم مامانم همش میگفت چرا شوهر نمیکنی همش برام جهیزیه میخرید نمیزاشتن برم بیرون دانشگاه میرفتم بابام میومد دنبالم یا تاکسی برام میگرفتن اعتماد به نفس نداشتم هیچ پسری سمتم نمیومد حس میکردم زشتم خیلی ها هم بهمگفته بودن زشتی خواستگار خوب نداشتم بار ها از ۱۹ سالگیم شروع کردم نماز های مختلف برای ازدواج بخونم ولی نمیشد تا اینکه توی ۲۶ سالگیم یه دعایی خوندم که سریع ازدواج کردم اونم سنتی یعنی عشقی نداشتم بهش میخواستم بار ها بهش جواب منفی بدم ولی هیچی نمیگفتم مادر و پدرم هم اصلا تحقیق نکردن در مورد شوهرم و سریع قبول کردن ادامه داره هستید بقیه شو بگم