سلام زندایی من از شوهر اولش یه بچه داره که پیش پدرشه و زنداییم نمیره پیشش حالا دیروز رفتیم خونه مامان بزرگم زن داییم گفت من حاملم مامانم گفت کاش نمیشدی بزاری بری ما خودمون بچه داریم مامانم مریضه داداشم سرکار بچت می مونه دست ناماداری اگه برات مهم باشه وقتی بی مهری بی مسئولیت کاش بچه نمیوردی اینم بدبخت کنی برو سقط کن زن داییم چیزی نگف ولی از چشماش معلوم بود دلش شکسته بنظرتون مادرم بدگف
مامانت خواهر شوهر بازی درآورده😅
بد گفت؟
ببخشیدا رید بهش😑😑😑
مادرت خییییلی بد گفته خواهر
دل اون زن احتمالا خورد شده
یذره نفهمیدم چی گفتی😂
به مادرت چه ربطی داره چقدر فضوله سرش تو زندگی خودش باشه
ووی یا علی😮
مامانت طرفو شسته پهن کرده رو بند
این کاریه که داییت کرده نه زنداییت
مگه زنداییت مشکل داره با داییت
بله ک بد گفته
خیلی بد گفته تعجبم زن داییتون هیچی نگفته
چون چیزی هست که به خود زن دایی و دایی مربوطه
نه کس دیگه
وقتی مربوط میشه که بخواد بچه رو بسپاره به مادرتون
حالا مگه دنداییت میخواد طلاق بگیره😐🤣مامانت واویلا قبل مصیبت کرده
خدایی این چه حرفیه
تاوان داره اینطوری دل شکستن
مامانت نه تنها دل زن داییت رو شکوند بلکه دل خدا رو هم شکوند
مگه قراره جدابشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز