۵ سال باهاش بودم نه خیانت کردم نه چشمم چرخید نه ازش چیزی خواستم نه بد دهن بودم نه بی خانواده بودم نه ی دختری بودم که تو پارتی و مهمونی همش مسته
آخرش انقدر کاراش اذیتم کرد جدا شدم.علتشم این بود که اون مست میکرد و سیگار زیاد میکشید و برای آینده کاری نمیکرد منم خیلی صبر کردم و دیدم عوض نمیشه
آخرش که جدا شدم من بد شدم و پشتم گفته من نباید میگفتم فکر آینده نیست و بعدم بهش بی احترامی کردم نرفتم ببینمش و اگه جایی من باشم اون نمیاد
آخرش من بده شدم .هیچوقت حلالش نمیکنم دلمو بد شکست
الانم رفته مشروب و سیگارو ترک کرده در صورتی تو رابطه بود من خودمو کشتم گفت نمیتونم ترک کنم
خیلی نامرد و دروغ گو بود همیشه میگفت در ی صورت از من ناراحت میشه و دست میکشه اونم خیانته
من بهش هیچوقت خیانت نکردم ولی اون به راحتی از ۵ سال رابطه دست کشید و زندگیشو میکنه من هنوز قلبم سنگینه