منم مجرد بودم تا مامان بابام‌میرفتن بیرون یا آهنگ میذاشتم میرقصیدم. یا یوگا میکردم. تمرین تنفس و حرف زدن میکردم. چون میومدن مسخرم میکردن و باید کلی توضیحات بابت هر رفتارم میدادم
من گوشیمو همیشه میبرم دستشویی اونجا باهاش کار میکنم بعد میذارم تو لباس زیرم خودمو میشورم میام بیرون
نمیتونم بدون گوشی برم دستشویی
ی مدت شوهرم بهم اعتماد داره ااا ولی شک کرده بود چرا گوشی دستم میگیرم
از دستشوئی اومدم بهونه کرد ازم گرفت نگاه کرد دقیقا تو نی نی سایت بود فهمید کسخلم دیگه کاری نداره گوشی ببرم
تو حمومم میبرم اهنگ میذارم
خوبیش اینه زندانی شم زنگ میزنم 😅
ولی اسی چ حس چندشی
فک کن چقد منتظر بودی برن
ولی کل اش تو توالت سپری شد
فداسزت
ازدواج میکنی تو خونه خودت اینقد تنها میمونی سیر میشی
واقعا...منم همین بودم. حتی با هندزفری آهنگ گوش میدادم چشمامو میبستم تو دلم همخونی میکردم بی صدا. یهو چشم باز میکردم میدیدم مامانم اومده تو اتاق یهو نگاه میکنه ادامو درمیاره. کلا تو خانواده ایرانی خلوت نداریم همچیمونم مسخره میکردن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز