کسی اینجا طلاق عاطفی گرفته

میخواستم تاپیکتو بزنم که تو زدی دیگه.....

منم طلاق عاطفی گرفتم از شبی که تو سرچ گوشیش دیدم علاقه به س.ک،س با خواهرم داره آدم سابق نشدم بعدازونم خیلی مشکلات دیگه پیش اومد....خیلی ازش بدم میاد خییییییییلی کاری کرده از وسایلام و لباسامم بدمومیاد بس منت میذاره برات اینکارو کردم اونکارو کردم.

شدیدا هم کمبود محبت و توجه دارم احساس میکنم افسردگی شدید گرفتم خیلی حس پوچی و بی ارزشی دارم

جالبه اصلنم دلم نمیخواد هرگز با هیچ مرد دیگه ای باشم از همه مردا حالم بهم میخوره

من به خاطر خیانتهاش سرد شدم،قبلش هم به خاطر توجه بیش از حدش به خانوادش و بی توجهی به من...طلاق عاطفی کم کم به وجود اومد،یه روز به خودم اومدم و دیدم نه دلم براش تنگ میشه نه دوست دارم توی خونه باشه نه میخوام صداشو بشنوم...میخواستم ازش جدا بشم ولی به خاطر بچه ها و خیلی مسائل دیگه نتونستم...الان میریم زوج درمانی

خوب نشدیم ،هنوزم گاهی بدم میاد از صداش و حضورش، ولی دارم تلاش میکنم بتونم باهاش کنار بیام😔

من تجربش نکردم ولی بودن کسایی ک اینطور بودن و نزدیک ب من بودن اصلا شرایط خوبی نیس خیلی سخته اینجور زندگی کردن

نگاه مادر و پدر من از هم جدا زندگی می کنن اما طلاق نگرفتن چون پدرم وابسته اس و میگه نمی تونه یه زندگی جدید رو دوباره شروع کنه و ازدواج مجدد کنه این جوری قبول کرده اما خیلی سخته یه حس بلاتکلیفیه،،این که ندونی با طرف چند چندی خیلی سخته،،مخصوصاً اگه تو یه خونه باشی کنار هم،،مگه انقدرررر رو خودت کار کنی که بحث نکنی و هیچی نگی وگرنه اگه بخواد هر روز بحث باشه روح و روان بچه ها خدای نکرده آسیب می بینه.

امان از این پدر و مادرها ...که تو گوش پسرشون میخونن ما مهمتریم و زن برای تو زیاده😔

مشکل من به جز خیانت همین در اولویت نبودنم بود.

کتاب میخونیم و زوج درمانی میریم و داریم یواش یواش به حرفهای دکتر و کتاب عمل میکنیم ولی مگه میشه کسی رو که ۴۰ سال تو گوشش خوندن زن نفر آخر زندگیته به این راحتی تغییر داد

حق داری گلم واقعا بچه دست وپای ادمو میبنده ..تحمل این جور مردام سخته ...ما زنها بدبختیم هرکدوم به نوعی..انشالله خدا خودش گره از کارت بازکنه😔

میشه  دعوت ب دوستیمو قبول کنی