2777
2789

چند هفته پیش الکی بهونه گرفت و من اصلا تقصیر و منظوری نداشتم و تنها گیرم آورد و خیلی زیاد بهم توپید و حتی گفت از خودت و خانوادت کینه به دل دارم و فلان 

و یه مدت سر سنگین بود باهام

حالا غروب بخاطر یسری کار اومده بود خونمون میخوابید رو مبل 

بعد شوهرم شام نگهش داشت البته غذارو خود شوهرم پخته بود 

نهایت احترام رو کردم بهش

بعد بحث شد از اینکه پادشاه های قدیم زیاد زن داشتن 

و شوهرم گفت چخبر بوده من که تو این یدونه موندم دردسره بخدا البته به شوخی گفتا 

خواهر شوهرمم گفت آره والا همینطوره 

جوابش اونقدر بد بود شوهرم یه لحظه هنگ کرد 

بعد خواهرشوهرم دید شوهرم ناراحت شده الکی گفت ببخشید حواسم نبود 

بنظرتون بی محلی میکردم یا کار درستی کردم 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805
حالا چرا شوهرت شام پخت امشب؟اگه خواهر خودت میومد باز شوهرت شام میپخت؟

وا انگار رفتی تو جد مادرشوهر 

نه خودش هوس میکنه آشپزی کنه گاهی

اتفاقا مادرشوهرم خونمون بود با برادرشوهرم که خونشون یه استکان برنمیداره 

شوهرمم مجردیش هیچ کار نمیکرده هیچی 

مطمئنم رفتن پشت یرم خیلی فحشم دادن

آخه شوهرم آشپزی. میکرد منم داشتم نگاه میکردم

شعورت رو نشون دادی که از مهمون پذیرایی کردی اما خوب بودن به معنی حماقت نیست. دو بار از یه سوراخ گزید ...

آره مامانم همینطوره  مهمون دشمنش هم باشه بیاد  خونش  احترام میزاره و خوب پذیرایی میکنه 

به منم همیشه میگه 

من اگه جات بودم بعد از اون توپیدنه دگ سگ محلش میکردم


مادرشوهرم ی کاری کرده بود من تا ۱ ماه تو راهپله میدیدمش سلامم نمیکردم بهش  تا اومد معذرتخاهی  بازم خودمو خالی کردم..

من اگه جات بودم بعد از اون توپیدنه دگ سگ محلش میکردممادرشوهرم ی کاری کرده بود من تا ۱ ماه تو راهپله ...

شوهرم همچین اجازه ای بهم نمیده بعد مامان و بابامم نمیزارن 

خودمم گاهی دلم میسوزه نمیتونم

الان اون یکی خواهرشوهرم چون من چند روزی رفتم مهمونی و فلان حسودی کرده بود الکی جواب سلاممو هم نمیداد 

منم اهمیت ندادم 

بعد چند روز به زور میخواست باهام گرم بگیره دیگه محلش نزاشتم فقط در حد احوالپرسی و تشکر و خداحافظ اینا باهلش حرف میزنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز