الان همه اماده عروسی ان
خیلی بد میشه جدا بشم همش به فکز خانوادم وابروشونم
دارم دییونه میشم😭😭 به شوهرم گفتن زنتو نرسون کلاس الان خودم تنها میامو میرم
خیلی دلم گرفته کاش توی این ماه بمیرم راحت بشم
اونهمه تمید ارزو داشتم همه چیزو خراب کزدم کاش هیچوقت بهش اعتماد نمیکردم
چ شرایط سختی.... اونوخ خدا دستور داده ب مادر حتی اخم نکنید... اخه خداجوون، قربونت برم،، بضی مادرا، مادرنیستن،، زندگی خراب کنن، ایکاش میگفتی مادرایی ک دلسوز زندگی بچشونن
عزیزم هیچکاری نمیتونی بکنی یاباید بیخیال باشی و براری هر روز ننشو ببینه و خورده فرمایشاتو فضولیاشو انجام بده یا باید هرروز دعوا کنی بحث کنی زندگیتونو زهر کنی
نمیتونی هم بشینی ب امید اینکه شااااید ی روز عوض بشه شوهرت
از الان انقد بی توجه و بی مسولیته ببین بعدا عطشش خوابید چی میشه بچه دارم بشی دیگه باید بسوزی و بسازی
با طلاق گرفتن تو ابروی کسی نمیره
اگه فک میکنی میتونی همچین شرایطیو تحمل کنی مبارکت باشه
عروسی رو بنداز عقب
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز